سفر خاتمه افسردگی است

به گزارش سافاری رو، سفر کردن نوعی رها شدن است، رهاشدن در دنیای درونی خود تا بتوان یکنواختی ملال آور زندگی و روزمرگی را رفع کرد.

سفر خاتمه افسردگی است

غم و اضطراب هر دو موضوعاتی هستند که همه ما آنها را تجربه می کنیم، این دو یک واکنش کاملا طبیعی در برابر اوقات سخت زندگی است و معمولاً با گذر زمان و کوشش از بین می رود. اما افسردگی فراتر از یک روحیه پایین همراه با غم و اندوه است و اوضاع کاملا متفاوت است، افسردگی یک بیماری جدی است که می تواند بر سلامت جسمی و روانی تأثیر گذارد.

پرفسور و نویسنده آدام گالینکسی گفته است که تجارب مختلف و جدید باعث انعطاف پذیری شناختی و هم افزایی اندیشه می گردد و توانایی ایجاد ارتباطات عمیق بین اشکال متفاوت را افزایش می دهد. این اساساً به این معنی است که اصوات، مناظر، بوها و تنوع جدید همه باعث ایجاد سیناپس خلاقیت در مغز می گردد.

وقتی فردی افسرده است یا در او علائم افسردگی دیده می گردد، در زندگی روزمره و عملکرد منظم او اختلال ایجاد می گردد و برای فرد مبتلا به افسردگی و برای کسانی که به او اهمیت می دهند درد و ناراحتی ایجاد می نماید. پزشکان این شرایط را اختلال افسردگی یا افسردگی بالینی می نامند. این نشانه ضعف شخص از نظر احساسی یا نقص شخصیتی که ممکن است در او ایجاد شده باشد نیست این حالت یک بیماری است و باید درمان گردد. شما در صورت ابتلا به افسردگی بالینی نمی توانید به این راحتی ها از رنج بیماری خارج شوید.

بسیاری از عوامل می توانند در افسردگی نقش داشته باشند، از جمله ژنتیک، زیست شناسی مغزی و شیمی و حوادث زندگی مانند، از دست دادن یکی از عزیزان، رابطه سخت، تجربه کودک در اوایل دوران کودکی یا هر موقعیت استرس زا و ….

چرا سفر می کنیم؟

اگر از افرادی که همواره سفر می نمایند سوال کنید که چرا سفر می فرایند، به شما خواهد گفت که در مقایسه با زندگی روزمره، قطعاً چیزی در سفر وجود دارد که باعث می گردد احساس بهتری نسبت به روزهای عادی داشته باشد. حتی وقتی در یک روز دلهره آور منتظر قطار هستید یا بین دو غریبه در هواپیما تنگ نشسته اید، این واقعیت که شما به مکانی جدید، زیبا و جالب می روید، می تواند حتی بدخلق ترین افراد را نیز با لبخند روبه رو کند. انتظار برای رسیدن به جایی جدید به اندازه کافی هیجان انگیز است. سفر فقط به معنای یک تعطیلات ساده نیست، مشاهده همه چیز با دید دیگر است، نفس جدیدی از تغییر و یادگیری از تجربه های سفر، در سفر یک رشد ذهنی وجود دارد و خود این موضوع به صورت ناخود مطلع تغییرات اساسی در ذهن ایجاد میکند.

سفر، راه چاره مسئله را هموار می نماید

افسردگی را می توان از بسیاری جهات، به اشکال مختلف پرورش داد، اما هنگامی که از افسردگی رنج می برید، تمایل دارید که از دیگران جدا و بیگانه باشید. این از آنجا ناشی می گردد که اطرافیان شما احساس شما را درک نمی نمایند.

مسافرت درهای موقعیت ها و لحظات جدیدی را باز می نماید و شما را ملزم می نماید به آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد توجه کنید، مغز شما ساخته شده است که به روش های مختلف فکر کند و مسائلی را حل نماید که لزوماً در زندگی روزمره با آنها روبرو نخواهید شد. زندگی که می دانید ممکن است تکراری باشد و عامل اصلی افسردگی، که با سفر درهای رویارویی با دوستان جدید نیز گگردده می گردد و این فرصتی است که شما را از این که بیش از حد روی افکار ناخوشایند تمرکز کنید دور می نماید.

سفر نه تنها قدرت مغز شما را غنی و قوی می نماید، بلکه سلامت قلب را نیز تقویت می نماید. مطالعه قلب Framingham نشان داد که کسانی که چندین سال مرخصی نمی گرفتند بیشتر از کسانی که سالانه مسافرت می نمایند دچار حملات قلبی می شوند و جالب تر اینکه حتی برنامه ریزی و رویای سفر در آینده می تواند تاثیر بسزایی در ایجاد حالت خوشبختی در شما قبل از سفر داشته باشد و این یعنی شما قبل از سفر در حین سفر و بعد از آن با خاطرات خوب سفر درگیر هستید و مجالی برای افکار پریشان نخواهید داشت.

البته حواس پرتی (distraction) هرگز درمانی برای افسردگی نیست، اما با گذشت زمان مغز شما عادت می نماید تا این اندازه در خصوص افکار منفی درونی خود تمرکز نکنید و به شما امکان می دهد دیدگاه های مختلف را همزمان ببینید. این به شما قدرت می دهد تا دوباره رویای خود را ببینید. ایجاد خاطرات مثبت جدید می تواند به شما در درک نیرویی که برای مبارزه با افکار منفی درونی خود دارید، یاری کند.

سفر به شما می آموزد که چه چیزی ممکن است

افسردگی می تواند منجر به ایجاد احساس کم ارزش بودن و ایجاد باورهایی گردد که باعث می گردد فکر کنیم در انجام و دستیابی به بسیاری از کارها ناتوان هستیم. عدم توانایی در باور، عدم قدرت را در رسیدن به آرزوها به وجود می آورد.

این می تواند ما را از دیدن پتانسیل واقعی خودمان محو کند. مسافرت می تواند به ما روش هایی را آموزش دهد که هیچ تجربه دیگری قادر به انجام این کار نیست، به ما نشان می دهد آنچه فکر می کنیم غیرممکن است در واقع امکان پذیر است.

مسافرت حس الهام بخشی ایجاد می نماید که می تواند درک ما از خود و اطرافیانمان تغییر دهد. وقتی در سفرهای خود با افرادی روبرو می شوید که زندگی خود را بر اساس خواسته های خود انتخاب نموده اند و نه آنچه جامعه انتظار دارد، این می تواند به ایجاد ایده ها و عقاید جدید یاری کند، وقتی می بینید مردم به رغم نبود جاده ای هموار به دلیل وجود افراد ناسالم جامعه باز به موفقیت می رسند، این باور را به شما القا می نماید که شما هم می توانید.

هنگام مسافرت، شما آزادانه می توانید آنچه می خواهید بخرید، بخورید و… می بینید که چه می خواهید و هر کاری را که می خواهید انجام دهید، انجام می دهید در صورتیکه که گاهی اوقات افسردگی به شما اجازه نمی دهد حتی در خصوص زندگی روزمره فکر کنید یا حتی سعی کنید به آن فکر کنید، در همین رابطه دولتمردان کشورهای فوق پیشرفته یارانه های سفر را اجباری کردنده تا همواره مردم این کشورها سرزنده و خلاق باشند.

سفر به شما یاری می نماید تا تصویر عظیم را ببینید

زندگی ما از مجموعه ای از لحظات تشکیل شده است که منجر به لحظات عظیم تری می گردد. در حالی اگر که در قسمت های کوچک تر با شکست روبرو می شویم هدف کلی خود را فراموش می کنیم و افسردگی می تواند این کار را با شما انجام دهد. وقتی در زندگی روزمره با دیوارهای آجری روبرو می شویم، فرصتی برای گام برداشتن و ارزیابی درست مسائل خود پیدا نمی کنیم. گاهی افسردگی باعث می گردد که نگاه ما به زندگی نگاه اشتباه به جهان باشد.

سفر به ما این امکان را می دهد تصویر عظیم تری را ببینیم، که می تواند به ما یاری کند تا افکار و عقاید خاصی را در منظر خود قرار داده و نحوه صراحت فکر کردن را ارزیابی کنیم.

این یکی از راه هایی است که چگونه سفر می تواند به شما در مبارزه با افسردگی یاری کند. وقتی خود را از محیط معمول خود بیرون می آوریم، مجبور می شویم به معنای واقعی کلمه، جهان را از چشم های مختلف ببینیم. جمع آوری تمام تجربیاتی که هنگام مسافرت داریم، می تواند یک فرایند فکری کاملاً جدید ایجاد کند و به شما یاری کند تا بر افسردگی غلبه کنید.

جهان می تواند یک ضد افسردگی طبیعی باشد

هرگز زیبایی و شگفتی گسترده ای را که زمین فراهم می نماید و تأثیر آن بر ما به عنوان انسان را دست کم نگیرید. از غروب خورشید تا طلوع آفتاب و خوشبختی که احساس می کنید و با آن روبرو می شوید، هنگام سفر زیبایی واقعی در انتظار شماست. زیباترین لحظات سفر خود را با فیلم ضبط کنید، اما همواره می توانید چشمان خود را ببندید و به یاد بیاورید که تجربه آن لحظات چگونه بوده است. وقتی به مکان های مختلفی مانند ایسلند یا هند سفر می کنید طبیعت واقعی را درک می کنید و در جهانگردی کند (slow tourism) شرکت می کنید. با باورنکردنی ترین مناظر و حیوانات جهان، دیدن همه چیز یک عمر سفر طول می کشد. یکدلی با طبیعت ممکن است کمی معنوی و عرفانی به نظر برسد اما تحقیقات نشان داده که این یک روش واقعی برای غلبه بر افسردگی است.

باباک صوفیانی

فوق لیسانس تاثیرات محیطی

منبع: توریسم آنلاین
انتشار: 24 بهمن 1399 بروزرسانی: 24 بهمن 1399 گردآورنده: safariro.ir شناسه مطلب: 1546

به "سفر خاتمه افسردگی است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سفر خاتمه افسردگی است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید